داروي ونکومايسين

داروي ونکومايسين چیست؟

ونکومايسين (Vancomycin)يک داروي باکتريوسيد مي باشد. در واقع تمام داروهاي موثر بر سنتز ديواره سلولي باکتريوسيد هستند. اين دارو گليکوپروتئين است.
مکانيسم اثر: به قسمتي از پپتيدوگليکان به نام -Dآالنين -Dآالنين متصل شده و مانع فعاليت آنزيم ترانس گليکوزيليشن مي شود و از طولاني شدن زنجيره پپتيدوگليکان جلوگيري مي کند و مانع سنتز ديواره سلولي مي شود. در واقع داروهاي موثر بر سنتز ديواره هرکدام به قسمت خاصي از ديواره متصل شده و مانع سنتز ديواره مي شوند. همچنين از Crosslinking هم جلوگيري مي کند.)توضيحات نويسنده: اين فرايند بطور مختصر به معناي اتصال يک زنجيره از يک پليمر به يک پليمر ديگر است.(

ونکومايسين داروي پرقدرتي مي باشد. اغلب در شرايطي که مقاومت به ساير داروها وجود دارد استفاده مي شود. از ساير داروهاي اين دسته ميتوان تيکوپالنين (Teicoplanin)و تالوانسين (Telavancin)را نام برد. طيف اثر اين دارو محدود است. فقط در موارد خاص مثل عفونت شديد شامل MRSA و PRSP و همچنين به عنوان داروي پشتيبان يا آلترناتيو در درمان کلستريديوم ديفيسيل استفاده مي شود.

وقتي از آنتي بيوتيک ها استفاده مي شود فلور طبيعي بدن از بين مي رود و کلستريديوم ديفيسيل رشد مي کند. درمان انتخابي براي سودو ممبرين کاليتيس))pseudu membrane colitis يا عفونت ناشي از آنتي بيوتيک مترونيدازول است. از ونکومايسين به عنوان داروي آلترناتيو استفاده مي شود. ونکومايسين هم به شکل تزريقي و هم خوراکي در درمان گرم مثبت ها استفاده مي شود. اگر به شکل خوراکي مصرف شود چون جذب گوارشي ندارد هدف درمان عفونت هاي گوارشي مي باشد.

اين دارو عارضه جانبي بااليي دارد. باعث تب ، لرز ، اتوتوکسي و نفروتوکسي مي شود پس با ساير داروهايي که باعث اتوتوکسي و نفروتوکسي مي شوند مثل فروزمايد و سفالوسپورين ها اگر بطور همزمان استفاده شود باعث تشديد مسموميت مي شود.

اين دارو با آزادسازي هيستامين باعث ايجاد سندروم Red-man مي شود. در افرادي که کارديو واسکوالر دارند اين آزادسازي هيستامين ميتواند خطرناک باشد.

داروي بعدي فسفومايسين (Fosfomycin)است که يک داروي آنتي متابوليت مي باشد. مکانيسم منحصر بفردي دارد که اينول پيروات ترانسفراز را مهار مي کند. اين آنزيم يکي از آنزيم هايي است که در سنتز -N استيل موارميک اسيد نقش دارد پس ساخت ديواره صورت نميگيرد و روي باکتري ها بخصوص گرم مثبت ها موثر است. مصرف اين دارو محدود است در عفونت هاي دستگاه ادراري استفاده مي شود. اين دارو اگر با بتاالکتام ها و کينولون ها بطور همزمان استفاده شود خاصيت سينرژيسم دارد.

داروي بعدي باسيتراسين (Bacitracin)است که يک پپتيد مي باشد. آخرين مرحله سنتز ديواره را مختل ميکند. به علت عوارض جانبي باال بخصوص نفروتوکسي بصورت سيستميک مصرف نمي شود و فقط بصورت موضعي مورد استفاده قرار ميگيرد.

داروي بعدي سيکلوسرين (Cycloserine)مي باشد. مثل داروهاي قبلي روي ديواره تاثير مي گذارد و آنتي متابوليت است. همانطور که قبال گفته شد ترکيبي وجود دارد به نام -Dآالنين -Dآالنين که در سنتز ديواره موثر است. براي سنتز اين ترکيب ابتدا بايد -Lآالنين به -Dآالنين تبديل شود و سپس -Dآالنين در ديواره قرار گيرد. داروي سيکلوسرين هردوتا مرحله را مهار مي کند و بنابراين از جاي گذاري -Dآالنين در ديواره جلوگيري مي کند. اين دارو نوروتوکسيک مي باشد که بطور معمول استفاده نمي شود و فقط در درمان سل به شکل داروي آلترناتيو مصرف مي شود. درمان اصلي سل ريفامپين و ايزونيازيد است.

داروي بعدي داپتومايسين((Doptomycinمي باشد که يک گليکوپپتيد است. از نظر طيف اثر مشابه ونکومايسين مي باشد. اگر باکتري اي وجود داشته باشد که به ونکومايسين مقاوم باشد از اين دارو استفاده مي شود.

خب بررسي داروهاي موثر بر ديواره همينجا تموم ميشه…

دسته بعدي داروها که بررسي مي کنيم داروهاي موثر بر سنتز پروتئين مي باشند. اين داروها برعکس داروهاي موثر بر ديواره که اغلب باکتريوسيد بودند ، اين داروها باکتريوستات مي باشند.

داروهاي موثر بر سنتز پروتئين به سه دسته تقسيم مي شوند:

1-داروهاي با طيف اثر گسترده مثل: کلرامفنيکل و تتراسيکلين

2-داروهاي با طيف اثر متوسط مثل: ماکروليدها شامل)اريترومايسين و آزيترومايسين( و ماکروليدها

3-داروهاي با طيف اثر کوتاه مثل: لينکوزآميد ، لينزوليد ، استرپتوگرامين

همونطور که ميدونيد ريبوزوم باکتري ها داراي دو زير واحد 30S و 50S است mRNA .به اين زيرواحدها متصل شده و به کمک tRNA و آمينواسيد متصل به آن سنتز پروتئين انجام مي شود و پروتئين ساخته شده از منفذ ريبوزوم به درون سيتوپالسم خارج مي شود. داروها يا روي زيرواحد 30S يا 50S تاثير مي گذارند. مثال تتراسيکلين روي زير واحد 30S و ماکروليدها و کلرامفنيکل روي زيرواحد 50S اثر مي گذراند.

خب حاال بريم سراغ مکانيسم اثر اين داروها:

تتراسيکلين و آمينوگليکوزيدها به زيرواحد 30S متصل مي شوند و از قرارگرفتن tRNA همراه با اسيدآمينه بر روي ريبوزوم جلوگيري ميکنند. کلرامفنيکل که روي زيرواحد 50S قرار مي گيرد ، هم باعث ايجاد ممانعت فضايي شده و هم از طريق غيرفعال کردن آنزيم پپتيديل ترانسفراز که باعث انتقال اسيد آمينه به زنجيره پپتيدي مي شود ، ترانس پپتيديشن را مهار مي کند. ماکروليدها و کليندامايسين نيز همانند کلرامفنيکل به زيرواحد 50S متصل شده و فرايند ترانس پپتيديشن را مهار مي کنند.

نکته: دو داروي تتراسيکلين و آمينوگليکوزيدها به زير واحد 30S و بقيه داروها به زيرواحد 50S متصل مي شوند.

داروي ديگر استرپتوگرامين مي باشد که علي رغم تاثير روي پروتئين سازي باکتريوسيد است. همونطور که گفته شد وقتي پروتئين ساخته مي شود بايد از منفذي در ريبوزوم خارج و وارد سيتوپالسم شود. استرپتوگرامين با يک مکانيسم منحصر بفرد اين کانال را تنگ ميکند و مانع خروج پروتئين مي شود. همچنين tRNA سنتتاز را مهار مي کند. با اين دو مکانيسم باعث از بين رفتن باکتري مي شود.

داروي بعدي لينزوليد است که باکتريوستاتيک بوده و به 50S متصل مي شود و فرايند آغازين که تشکيل کمپلکس سه گانه ي tRNA ، mRNAو ريبوزوم مي باشد را مهار مي کند و به اين ترتيب مانع سنتز پروتئين مي شود.

حال به بررسي تک تک اين داروها مي پردازيم:

اولين دارو کلرامفنيکل (Chloramphenicol)مي باشد. بررسي اين دارو را با يک سوال شروع مي کنيم.آيا اين دارو در حال حاضر مصرف مي شود يا خير؟…جواب منفي است! در واقع به دليل عوارض باال بخصوص سندروم گري مصرف اين دارو بسيار محدود شده است. کلرامفنيکل همانطور که گفته شد به زيرواحد 50S متصل مي شود. اين دارو به شکل خوراکي ، تزريقي و يا قطره چشمي استفاده مي شود. از مزيت هاي اين دارو طيف اثر گسترده ، توزيع بافتي فراوان و توانايي عبور از سد خوني-مغزي و سد جفتي مي باشد. اما اين دارو متابوليت کبدي دارد يعني بايد گلوکورونوزيده شود تا دفع گردد. اين کار توسط آنزيم گلوکورونوزيداز يا گلوکورونوزيد ترانسفراز انجام مي شود تا به شکل محلول تبديل شده و قابليت دفع داشته باشد. در نوزادان و افراد مسن چون آنزيم هاي کبدي بالغ نشده اند اين فرايند انجام نمي شود و دفع اين دارو با مشکل مواجه شده و باعث ايجاد سندروم گري مي شود.

اين دارو باکتريوستات بوده ولي براي سه ارگانيسم هموفيلوس آنفوالنزا ، نايسريا مننژيت و باکتريوئيدس مي تواند باکتريوسيد باشد.

مقاومت نسبت به اين دارو ممکن است اتفاق بيفتد به اين شکل که باکتري آنزيم استيل ترانسفراز را توليد مي کند که باعث غيرفعال شدن اين دارو مي شود.

موارد استفاده اين دارو: به علت سميتي که وجود دارد خيلي مورد استفاده قرار نمي گيرد اما در مواردي که مقاومت وجود دارد مي توانيم از اين دارو استفاده کنيم. در عفونت هاي شديد مثل گونه هاي سالمونال ، پنوموکوک ، مننگوک و ريکتزيا و همچنين بصورت قطره چشمي و بيني نيز اين دارو استفاده مي شود.

عوارض جانبي: -1مشکالت گوارشي مثل اغلب آنتي بيوتيک ها. دارو اين کار را از دو طريق انجام مي دهد. يکي بطور مستقيم باعث تحريک دستگاه گوارش مي شود و ديگري با از بين بردن فلور باعث سوپراينفکشن مي شود.

2-اختالل در بلوغ گلبول هاي قرمز که وابسته به دوز و برگشت پذير مي باشد.

3-آنمي آپالستيک: وابسته به دوز و غيرقابل برگشت است .

4-سندروم گري: بخصوص در بچه هاي نارس به علت بالغ نبودن آنزيم هاي کبدي. از عالئم اين سندروم مي توان به تهوع ، استفراغ و سيانوزه شدن اشاره کرد. علت سيانوزه شدن اختالل در زنجيره الکترون مي باشد.

نکته: به علت اينکه گاهي در نوزادان و بچه ها آنزيم متابوليزه کننده ي داروي خاصي وجود ندارد استفاده از آن دارو حتي با دوز کم ممنوع مي باشد. مثل کلرامفنيکل که باعث ايجاد سندروم گري در نوزادان مي شود.
خب بعد از کلرامفنيکل به گروه دارويي تتراسيکلين ها ميرسيم….

از اين گروه ميتوان داروهاي اکسي تتراسيکلين ، مينوسيکلين ، تيگ سيکلين و داکسي سيکلين را نام برد. اين گروه به دليل وجود 4 حلقه ي 6 ضلعي تتراسيکلين ناميده مي شوند.

مکانيسم اثر اين داروها تاثير روي 30S و ايجاد ممانعت فضايي مي باشد. داروهايي باکتريوستات مي باشند که هم روي باکتري هاي گرم منفي و هم گرم مثبت ها تاثير مي گذارند. همچين در درمان برخي پروتوزوآها و بي هوازي ها نيز موثر مي باشند. اما اين داروها انتخاب اول در درمان برخي باکتري ها مثل کالميديا ، مايکوپالسما پنومونيه ، اسپيروکت ، ريکتزيا و ويبريو مي باشند.

جذب اين داروها از دستگاه گوارش تحت تاثير يون هايي مثل Fe ، Mg ، Al و Caمي باشد. پس فراورده هاي اين يون ها مثل لبنيات و داروهايي مثل آلومينيوم ام.جي.اس و منيزيوم هيدروکسايد جذب اين دارو را تحت تاثير قرار مي دهند.

تتراسيکلين ها از سد جفت رد مي شوند و توزيع بافتي خوبي دارند. اين داروها از طريق کليه دفع مي شوند بجز داکسي سيکلين و تيگ سيکلين که از طريق مدفوع دفع مي شوند. اين داروها وارد دستگاه گوارش شده و دوباره جذب مي شوند پس بيشتر در بدن باقي مي مانند.

نکته: داروي داکسي سيکلين ، مينوسيکلين و تيگ سيکلين بيشترين نيمه عمر را دارند. نکته: داکسي سيکلين و تيگ سيکلين متابوليسم کبدي داشته و دفع کليوي ندارند. مقاومت نسبت به اين داروها با دو مکانيسم صورت ميگيرد:

-1پمپ افالکس که داروها را از باکتري خارج مي کند.

-2جايگاه نشستن دارو توسط باکتري تغيير مي کند.

و اما کاربرد باليني:…

-1درمان اصلي مايکوپالسما ، کالميديا ، ويبريو ، ريکتزيا ، اسپيروکت و بروسال

-2درمان آلترناتيو برونشيت ، پنوموني ، آکنه و سيفليس

موارد اختصاصي مصرف تتراسيکلين ها:

-1تتراسيکلين براي درمان هليکوباکترپيلوري

-2داکسي سيکلين براي درمان بيماري اليم که توسط بورليا ايجاد مي شود همچنين در درمان برخي پروتوزوآها)ماالريا( و همچنين در درمان آميب ها استفاده مي شود.

-3دميکلوسيلين در درمان تومور ترشح کننده ADH که SIADH نام دارد.

-4مينوسيکلين در درمان مننگوک.

نکته: داروي تيگ سيکلين جديدترين دارو مي باشد که مشتق از مينوسيکلين است و براي درمان MRSA و باکتري هايي که بتاالکتاماز توليد مي کنند استفاده مي شود.

عوارض جانبي: مشکالت گوارشي مثل تهوع و استفراغ ، سوپراينفکشن ، توانايي ورود به استخوان و دندان و کاهش رشد آنها ، هپاتوتوکسي و رنال توکسي که البته خيلي باعث مشکالت کليه نمي شوند مگر اينکه بطور همزمان با داروهايي مثل سفالوسپورين ها و سولفوناميدها مصرف شوند. اگر از داروهاي تتراسيکلين تاريخ گذشته استفاده شود ممکن است باعث ايجاد سندروم فانکوني شود که البته امروزه خيلي کم پيش مي آيد ، حساسيت به نور ، عفونت شنوايي که بيشتر توسط داکسي سيکلين و مينوسيکلين ايجاد مي شود.

نکته: تتراسيکلين ها در بچه هاي زير 8سال و خانوم هاي باردار منع مصرف دارد.

داروي بعدي که ميخوايم بررسي کنيم ماکروليدها مي باشند…

ماکروليدها ساختار شيميايي بزرگي دارند مثل آزيترومايسين ، اريترومايسين ، کالريترومايسين و…

اين داروها اغلب به صورت خوراکي مصرف مي شوند. جذب گوارشي بااليي دارند و داراي نفوذ خوبي در بافت هستند. آزيترومايسين به خوبي به درون فاگوسيت ها وارد مي شود پس در التهاب نقش مهمي دارد. از لحاظ دفع اريترومايسين از طريق صفرا ،کالريترومايسين از طريق کبد و آزيترومايسين از طريق کليه دفع مي شود.
و اما مکانيسم اثر…

مکانيسم اثر اين داروها تاثير روي زيرواحد 50S مي باشد. باکتريوستات بوده و بيشتر روي باکتري هاي گرم مثبت تاثير مي گذارند.

نکته: اين داروها بصورت آلترناتيو داروي پني سيلين استفاده مي شوند.

نکته: از بين اين داروها بيشترين طيف اثر را کالريترومايسين دارد.

اريترومايسين بصورت خوراکي و موضعي استفاده مي شود و روي گرم مثبت ها و برخي گرم منفي ها مثل کالميديا ، کمپيلوباکتر ، مايکوپالسما و لژيونال تاثير مي گذارد. ساير داروها مثل آزيترومايسين و کالريترومايسين نيز همين طيف اثر را دارند ولي اين داروها بيشتر روي کالميديا ، توکسوپالسما و مايکوباکتريوم آويوم کمپلکس تاثير مي گذارند. آزيترومايسين روي نايسريا گنوره به عنوان داروي آلترناتيو تاثير مي گذارد که داروي اصلي آن سفترياکسون مي باشد. همچنين به عنوان داروي آلترناتيو براي درمان سيفليس نيز استفاده مي شود که داروي اصلي آن پنيسيلين Gمي باشد. مقاومت نسبت به اين دارو با پمپ افالکس و توليد متيالز است که Binding site دارو را تغيير مي دهد. همچنين توليد استراز که داروها را متابوليته مي کند.

امکان وقوع مقاومت کلي در اين داروها وجود دارد مثال اگر يک باکتري نسبت به اريترومايسين مقاوم شود احتماال نسبت به آزيترومايسين نيز مقاوم مي شود.

موارد مصرف ماکروليدها:

داروي اريترومايسين براي مايکوپالسما پنوموني)پنوموني( ، لژيونال پنوموفيال)لژيونال( ، کمپيلوباکتر ژژوني)گاستروانتريت( ، کورينه باکتريوم)ديفتري( ، بورتودال پرتوسيس)سياه زخم( ، عفونت هاي ادراري و استاف ها استفاده مي شود.

موارد مصرف آزيترومايسين نيز همانند اريترومايسين مي باشد. اما بيشتر بر روي هموفيلوس آنفوالنزا ، بروسال و نايسريا تاثير دارد. معموال اين دارو به مدت 4 روز براي درمان پنوموني استفاده مي شود که دوز اول را بصورت دوبرابر يعني روز اول 2عدد و سپس روزي 1 عدد استفاده مي شود.

موارد مصرف کالريترومايسين نيز شبيه اريترومايسين مي باشد که بيشتر براي مايکوباکتريوم آويوم کمپلکس و عفونت دستگاه تنفسي استفاده مي شود. اين دارو در رژيم درمان هليکوباکتر نيز استفاده مي شود.

فيداکسومايسين داراي طيف اثر محدود مي باشد که بر روي گرم مثبت ها و بي هوازي تاثير مي گذارد. اين دارو بصورت خوراکي در درمان کلستريديوم ديفيسيل استفاده مي شود.

عوارض جانبي اين داروها:

اسهال ، استفراغ ، مشکالت گوارشي و درد شکم ، راش پوستي ، ائوزينوفيلي ، مشکالت کبدي و افزايش فاصله زماني بازه ي Q-T در قلب مي شود که آريتمي torsade نام دارد.

تداخالت دارويي:

اريترومايسين و کالريترومايسين داروهايي هستند که باعث مهار آنزيم هاي کبدي مي شوند که اگر با تئوفيلين ، ديگوکسين ، کاربامازپين و سيکلوسپورين مصرف شوند باعث افزايش غلظت پالسمايي اين داروها مي شود.

کتوليدها

کتوليدها از لحاظ ساختمان شيميايي و مکانيسم اثر مشابه ماکروليد ها هستند)مثل تليترومايسين( ،با اين تفاوت که تليترومايسين در مواقع مقاومت به اريترومايسين که يک ماکروليد مي باشد استفاده مي شود به عنوان مثال در درمان پنوموني هاي مقاوم به اريترومايسين از تليترومايسين استفاده مي شود.

عوارض جانبي

?.نارسايي کبد ?.طوالني کردن QT ?.مهار آنزيم سيتوکرم P450

نکته:در افرادي که از اختالالت قلبي عروقي رنج مي برند نبايد کتوليدها را تجويز کرد.

کليندامايسين

-به سه صورت خوراکي،تزريقي و پماد استفاده مي شود.

-ساختمان شيميايي مشابه ماکروليدها دارد.

-برُ روي باکتري هاي گرم مثبت)هوازي-بي هوازي( تاثير دارد.

-براي درمان باکتري هاي مقاوم به ساير داروها استفاده مي شود.

cross resistance- بين کليندامايسين و ماکروليد ها وجود دارد.

-در بافت ها رسوب خوبي دارد.

-داراي متابوليسم کبدي است.

-از طريق صفرا و ادرار دفع مي شود.

موارد مصرف

-براي عفونت هاي بي هوازي مانند آبسه هاي ريه

-گرم مثبت هاي مقاوم به ساير آنتي بوتيک ها مثلMRSA

-اندوکارديت

-درمان توکسوپالسما

عوارض جانبي

عوارض جانبي مشابه ماکروليد ها دارد که شامل موارد زير است:

?(مشکالت گوارشي ?(راش هاي پوستي ?(نوتروپني ?(نارسايي کبد ?(ايجاد غشاء کاذب در روده بزرگ Pseudo memberanous colitis

استرپتوگرامين ها

به صورت ترکيب دو داروي دالفوپريستين و کينوپريستين به کار مي رود.

مکانيسم اثر:از طريق مهار خروج پپتيد و همچنين جلوگيري از ساخت tRNAباعث از بين رفتن باکتري مي شود.)باکتريوسايد(

موارد مصرف

– باکتري هاي استرپ پنومونيه مقاوم به پنيسيلين))PRSP

-استاف اورئوس مقاوم به متي سيلين و ونکومايسين))VRSA ,MRSA

-انتروکوک فاسيوم

عوارض جانبي

?.درد ?.سندرم آرترالژي-ميالژي ?.مهار کننده قوي آنزيم سيتوکروم P450 است.

لينزوليد

-اين دارو طيف اثر گسترده اي دارد که به تازگي وارد بازار شده است.

از- نظر کالس بندي اٌکسازوليدينون است.

مکانيسم اثر:با اتصال به 50s و مهار کمپلکس سه گانه )tRNA-ribosome-mRNA( از سنتز

پروتئين و در نتيجه از رشد باکتري جلوگيري مي کند.)باکتريواستاتيک(

موارد مصرف:براي درمان MRSA،PRSP، انترو کوک هاي مقاوم به ونکومايسين)) VRE

ليستريا منوسايتوژن و کورينه باکتريوم استفاده مي شود.

نکته:خوشبختانه اين دارو با ساير آنتي بيوتيک هاي مهار کننده ي پروتئين cross-resistance ندارد.

نکته:در بيمارستان در مواقعي که ساير آنتي بيوتيک ها براي درمان عفونت هاي باکتري هاي گرم مثبت جواب ندهد از لينزوليد استفاده مي شود که در اصطالح به آن داروي رزرو مي گويند.

عوارض جانبي

?.ترومبوسايتوپني ?.نوتروپني ?.درصورت مصرف باSSRIها باعث سندرم سروتونين مي شود.

نکته:SSRI ها )مهار کننده هاي بازجذب سروتونين(دسته اي از دارو هاي ضد افسردگي هستند که در درمان افسردگي و برخي از انواع اختالالت اضطرابي کاربرد دارند.)مانند داروي فلووکسامين(

نکته:ترامادول داروي ديگري است که مي تواند در صورت مصرف با SSRI باعث سندرم سروتونين شود.

آمينوگليکوزيدها

-شامل داروهاي جنتامايسين،آميکاسين،کانامايسين،نئومايسين،استرپتومايسين و توبرامايسين مي باشد.

توجه:استرپتومايسين به صورت يک آنتي بيوتيک رايج استفاده نمي شود چون در درمان سل از آن استفاده ميکنند و ممکن است استفاده مداوم از اين دارو باعث ايجاد مقاومت نسبت به دارو شود.

-آمينوگليکوزيدها قندهاي آميني قطبي هستند ،به همين دليل اگر به صورت خوراکي مصرف شوند جذب سيستميک ندارند و به اين علت به صورت تزريقي مصرف مي شوند.

-اغلب به عنوان گزينه اول در درمان باکتري هاي گرم منفي استفاده مي شوند.

-اثر اين داروها وابسته به غلظت است))concentration-dependent يعني اگر شما جنتامايسين که يک داروي آمينوگليکوزيد است را با دوزmg ?/? هر ? ساعت تزريق کنيد اثر آن خيلي کمتر از هنگامي است که mg? را در ?? ساعت تزيق کنيد،به عبارتي هر چقدر غلظت پالسمايي اين دارو ها بيشتر باشد هم شدت اثر آن ها بيشتر است و هم عوارض جانبي کمتري خواهند داشت.

نکته: پنيسيلين ها time dependent هستند،يعني هر چقدر در مدت زمان بيشتري غلظت پالسمايي باال داشته باشند شدت اثر بيشتري خواهند داشت

-آمينوگليکوزيدها post antibiotic effect هستند.

توجه:به داروهايي post antibiotic effect گفته مي شود که بعد از پايين آمدن غلظت پالسمايي آن ها به داليلي مثل نفوذ به بافت ها اثر دارويي خود را حفظ کرده باشند.

-دفع دارو از طريق کليه ها صورت مي گيرد به همين علت بهتر است در بيماراني که از مشکالت کليوي وهمچنين سميت گوش رنج مي برند دوز دارو تعديل شود.

مکانيسم اثر:اين داروها با اتصال به قسمت 30s ريبوزوم سنتز پروتئين را مهار کرده و با انجام دادن اعمال زير در نهايت باعث مرگ باکتري مي شوند در نتيجه اين دارو ها باکتريوسايد هستند.

اين اعمال عبارت اند از:

?( از تشکيل کمپلکس آغازين جلوگيري مي کنند.

?( سبب مي شوند کد هاي روي mRNA اشتباه خوانده شود در نتيجه پپتيد ساخته شده پپتيد اشتباهي است.

?( از جابه جايي mRNA بر روي ريبوزوم جلوگيري مي کنند مقاومت نسبت به دارو: در سه حالت رخ مي دهد:

?(از طريق آنزيم هاي ترانسفرازکه مي توانند با اضافه کردن گروه هاي استيل،فسفريل و آدنيل به مولکول

مورد نظر آن را غير فعال کنند.

?( تغيير در جايگاه اتصال دارو

?( تغيير در کانال هاي نفوذ دارو به داخل باکتري

موارد مصرف دارو

-جنتامايسين،آميکاسين و توبرامايسن داروهايي هستند که به صورت سيستميک براي درمان باکتري هاي گرم منفي از قبيل انتروباکتر، پروتئوس، سودوموناس، کلبسيال، اکالي، سراشيا و پروويدنسيا استفاده ميشود.

-استرپتومايسين براي درمان سل، طاعون و توالرمي استفاده مي شود.

-نئومايسين و کانامايسين به صورت موضعي براي درمان عفونت هاي پوستي و به صورت خوراکي براي پيشگيري از عفونت قبل از جراحي استفاده مي شود.

-نتيل مايسين براي درمان عفونت هاي بسيار شديد استفاده مي شود.

عوارض جانبي

-جنتامايسين در دوز باال مي تواند باعث سميت کليه و گوش شود.

-جنتامايسين و توبرامايسين نبايد همراه با دارو هايي ازقبيل سفالوسپورين،ونکومايسين و آمفوتريسين که باعث سميت کليه مي شوند استفاده شوند.چون مي توانند اثر سميت اين دارو ها را تشديد کنند.

هم چنين جنتامايسين و توبرامايسين نبايد با دارو هاي لوپ ديورتيک)مدرهايي که اثر آن ها بر روي قوس هنله است( استفاده شود،چون احتمال سميت برگشت ناپذير گوش وجود دارد.

-داروهاي آمينوگليکوزيدي داروهاي بالک کننده عصب-عضله هم هستند پس اگر همراه با دارو هاي بالک کننده عصب-عضله)مثل سوکسينل کولين( استفاده شود مي تواند اثرات آن ها را تشديد کند. -اين دارو ها مي توانند باعث ايجاد واکنش هاي پوستي شوند.

-اين دارو ها در دوران بارداري ممنوعيت مصرف دارند چون مي توانند از جفت عبور کرده و باعث سميت کليه و گوش جنين شوند.

اسپکتينومايسين

-ساختمان شيميايي مشابه آمينوگليکوزيدها دارد.

-در افرادي که به داروهاي بتاالکتام حساسيت دارند از اين دارو به عنوان خط دوم درمان سوزاک )نايسريا گنوره( استفاده مي شود.

نيتروايميدازول

-مهم ترين دارو در اين دسته مترونيدازول است.

-مترونيدازول به صورت خوراکي، IV و رکتال استفاده مي شود.

-نفوذ بسيار خوبي در بافت ها از جمله مغذ دارد.

-متابوليسم آن در کبد صورت مي گيرد.

-اين دارو اثر بسيار خوبي در از بين بردن باکتري هاي بي هوازي دارد.

مکانيسم اثر:اين داروها داراي گروه نيترو هستند و زماني که وارد باکتري مي شوند اين گروه نيترو احيا شده و به DNA حمله کرده و باعث شکستن آن مي شود و به اين ترتيب باکتري از بين مي رود.به همين علت اين دارو ها باکتريوسايد هستند.

موارد مصرف

?(در درمان زخم معده ناشي از H-pylori

?(در درمان آميب ها و ژيارديا

?(انتخاب اول در درمان pseudo memberanous colitis ?( به صورت موضعي در درمان آکنه ?( به صورت رکتال در درمان واژيناليس

?(به خاطر نفوذ به CNS در آبسه هاي مغذي و مننژيت استفاده مي شود.

عوارض جانبي

ـ مشکالت گوارشي شامل تهوع، استفراغ، احساس طمع فلز در دهان، خشکي دهان، تيرگي ادرار)چون از ادرار دفع ميشود(

ـ نوروپاتي محيطي مثل مورمور شدن دست ها

ـ واکنش هاي شبيه به استفاده از ديسولفيرام

مکانيسم اثر:
نکته:ديسولفيرام به ترک الکل کمک مي کند چون باعث افزايش سطح استالدئيد ميشود و فرد با مصرف مقدار اندکي الکل احساس ناخوشايندي مانند: برافروختگي،سردرد،سرگيجه… ميکند.

سولفوناميدها و تري متو پريم

-اين دارو ها آنتي متابوليت هستند.

-از ترکيب اين دو دارو،دارويي به نام کوتريموکسازول به دست مي آيد.

-آنتي متابوليت ها در سنتز اسيدفوليک مداخله کرده و از اين طريق در سنتز DNA اثر گذاشته و مانع از رشد باکتري مي شوند،در نتيجه اين داروها باکتريواستاتيک هستند.

-اگر سولفوناميدها و تري متو پريم با هم استفاده شود مي تواند باکتريوسايد شود،چون دو مرحله متوالي از اسيد فوليک را بالک مي کند.

انواع داروهاي سولفوناميد عبارت اند از:

سولفامتاکسازول، سولفاديازين، سيلورسولفوديازين، سولفاستاميد، سولفاپيريدين، سولفيسوکزازول نکته: تري متو پريم از دسته دي آمينو پريميدين ها مي باشد.

سولفوناميدها چون شبيه به PABA هستند باعث مهار آنزيم دي هيدرو پتروات سنتاز

ميشوندو تري متو پريم باعث مهار آنزيم دي هيدرو ردوکتاز مي شود و از اين طريق اين دو دارو در نهايت از سنتز DNA جلوگيري مي کنند.

داروي ونکومايسين

نکته:سولفوناميدها چون داروهاي اسيدي هستند مي توانند در ادرار اسيدي ايجاد رسوب و کريستال در مجاري ادراري کنند، پس بهتر است از چند سولفوناميد با دوز کمتر به صورت همزمان استفاده شود چون با مقدار کمتر احتمال رسوب کاهش مي يابد.

مقاومت در برابر دارو

?(افزايش توليد PABA توسط باکتري

?( کاهش حساسيت آنزيم هاي مورد نظر

?( از افزايش تجمع دارو در داخل باکتري جلوگيري مي کنند.

موارد مصرف: باکتري هاي گرم مثبت و گرم منفي، کالميديا، نوکارديا، توکسوپالسما

موارد مصرف باليني

?(عفونت هاي مجاري ادراري )sulfisoxazole-triple sulfa(

?( عفونت هاي چشمي))topical sulfacetamide

?( عفونت هاي پس از سوختگي )topical mafenide-silver sulfadiazine(

?(توکسوپالسموزيس))sulfadiazine+pyrimethamine

نکته: از داروي سولفاديازين براي درمان بيماري هاي التهابي مثل: IBD، روماتوئيد و کوليت استفاده مي شود.

موارد مصرف داروي کوتريموکسازول: عفونت ادراري، پنوموني، مننژيت، عفونت گوش مياني، سينوزيت، عفونت ليستريا، نوکارديا )Choice(، آئروموناس هيدروفيال، پنوموسايتوز پنومونيه))choice، MRSA، به عنوان داروي پشتيبان در درمان وبا، شيگال و تب تيفوئيد.

تداخالت دارويي:

?(به علت توانايي باال در اتصال به پروتئين هاي پالسما مي توانند با دارو هايي از قبيل: وارفارين، متوترکسات، NSAD و سولفونيل اوره آ بر سر اتصال به پروتئين ها رقابت کرده و سطح پالسمايي اين دارو ها را افزايش داده و باعث ايجاد مسموميت دارويي شوند.

?( با دارو هايي مثل سولفونيل اوره آ و تيازيدها حساسيت متقاطع دارند، يعني اگر کسي به تيازيدها حساس باشد به اين داروها هم حساس است.

موارد منع مصرف:

?(خانوم هاي باردار

?( بچه هاي کمتر از ? ماه

?( مادران شيرده

نکته: چون اين داروها توانايي بااليي در اتصال به پروتئين هاي پالسما دارند مي توانند باعث کندن بيلي روبين از پروتئين ها شوند وسطح آزاد بيلي روبين پالسما را باال ببرند که بيلي روبين مي تواند وارد مغز شده وباعث ايجاد عارضه اي به نام Kernicterus شود.

عوارض جانبي سولفوناميدها:

?(واکنش هاي آلرژيک، راش هاي پوستي، تب، پوسته پوسته شدن پوست، سندرم stevens-johnson

نکته: در سندرم stevens-johnson افراد ابتدا دچار خارش پوست مي شوند سپس پوست کهير ميزند و بعد دچار عفونت مي شود و ظاهري بسيار زشت ايجاد مي کند.عفونت هاي ناشي از اين سندرم مي تواند در موارد شديد باعث مرگ شود.

?( عوارض گوارشي شامل: تهوع، استفراغ و اسهال

?( نارسايي کبد) بيشتر در بيماران ايدزي(

(عوارض? خوني شامل: گرانولوسايتوپني، ترومبوسايتوپني، آنمي آپالستيک، هموليز حاد)خصوصاً در افرادي که دچار کمبود گلوکز? فسفات دهيدروژناز هستند(

?(nephrotoxicity

عوارض جانبي تري متو پريم:

در بدن عوارضي شبيه به کمبود اسيد فوليک ايجاد مي کند مانند: آنمي مگالوبالستيک، لکوپني و گرانولوسايتوپني

نکته: براي جلوگيري از عوارضي که نام برده شد بهتر است اين دارو همراه با folinicacid به صورت مکمل استفاده شود.

فلوروکينولون ها

اين داروها ابتدا به صورت کينولون ها بودند که با اضافه کردن فلئور به آن ها به اين شکل در آمدند.اضافه کردن فلور سه مزيت داشت:

?(قدرت نفوذ دارو را باال برد.

?( عوارض جانبي آن کاهش پيدا کرد.

?(طيف اثر آن ها نيز افزايش پيدا کرد.

انواع داروهاي فلوروکينولون بر اساس زمان ورود به بازار:

نسل اول: نورفلوکساسين

نسل دوم: سيپروفلوکساسين و اٌفلوکساسين

نسل سوم: لووفلوکساسين، جمي فلوکساسين و موکسيفلوکساسين

طيف اثر:

– نسل اول در درمان عفونت هاي ادراري وباکتري هاي گرم منفي استفاده مي شود.

– نسل دوم بر روي گرم منفي ها،گرم مثبت ها، گنوکوک، مايکوباکتريوم و پنومونيه هاي آتپيک اثر دارد.

– نسل سوم که طيف اثر گسترده تري دارد در درمان گرم منفي ها و بيشتر گرم مثبت ها و عفونت هاي دستگاه تنفسي به کار مي روند.

نکته: طيف اثر جمي فلوکساسين و موکسيفلوکساسين بسيار گسترده است و حتي بر روي باکتري هاي بي هوازي هم مي تواند تاثير گذار باشد.

مکانيسم اثر: اين دارو ها آنزيم هاي topoisomerase II مخصوصاً) در گرم منفي ها( و

topoisomerase IVمخصوصاً) در گرم مثبت ها( را مهار کرده و از تکثير DNA جلوگيري مي کنند و

باعث از بين رفتن باکتري مي شوند.)باکتريوسايد(

نکته: topoisomerase II همان DNA gyrase است.

نکته: DNA gyrase باعث باز شدن DNA از يکديگر مي شود و آنزيم topoisomerase IV باعث باز شدن DNA کروموزال در طي ميتوز مي شود.

عوارض جانبي

?(طمع بدي دارند.

?( ضعف عضالني

?( پارگي تاندون

?( آسيب به مفصل و غضروف

?(Phototoxicity

?( راش هاي پوستي

?( سندرم stevens-johnson

?( سردرد-سرگيجه

نکته: اين داروها به علت آسيب به مفاصل و غضروف نبايد در افراد زير ?? سال که در سن رشد هستند،استفاده شود. همچنين اين داروها در بارداري ممنوعيت مصرف دارند.

نکته: بهتر است از داروي موکسيفلوکساسين در افرادي که بيماري هاي قلبي و عروقي دارند استفاده نشود.

موارد مصرف: در عفونت هاي ادراري، عفونت هاي دستگاه گوارش، عفونت هاي گرم منفي، عفونت هاي تنفسي، عفونت هاي پوست و بافت نرم مثل سلوليت، عفونت استخوان و مفاصل، عفونت پروستات، سوزاک، منگوکوک، کالميديا، سل، و به صورت قطره در عفونت هاي گوش و چشم استفاده مي شود.
تداخالت دارويي: باعث مهار آنزيم هاي کبد مي شوند و بهتر است با داروهايي مثل وارفارين، کافئين و تئوفيلين استفاده نشوند.

تجويز آنتي بوتيک ها در دوران بارداري بايد با توجه به جدول زير صورت بگيرد.

? Penicillins ? B

? Cephalosporins ? B

? Metronidazole ? Controversial (B)

? Fluoroquinolones ? C

? Erythromycin, Azithromycin ? B

? Clarithromycin ? C

? Aminoglycosides ? C

? Tetracyclines ? D

 

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۵۴۱۰۹۰۰۰ -۰۲۱ تماس حاصل فرمایید.